۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

راز امین حیایی





اولش خوشحال شدم که خیلی‌ها هنوز یادشان نرفته که از هنر امثال «امین حیایی» برای کم‌رنگ کردن ظلمی که در حق مردم معترض در سال 88 شد، استفاده شده و هنوز در یادها هست که «من بازیگرم» توجیه خوبی برای رقصیدن به هر سازی نیست و آن‌ها که سختی انصراف از همراهی با ماشین تبلیغاتی عظیم علیه کسانی که دهانشان بسته بود را تاب نیاورند، باید تاوان بدهند و جریمه شوند. بعد اما پیش خودم فکر کرده بودم اگر حتی مسئله کهریزک طوری در این «شش سال» حل می‌شد که باور عمومی، باور احقاق حق ستمدیدگان بود، حالا کسانی پیدا نمی‌شدند تا عقده شش ساله را سر امین حیایی در خندوانه باز کنند! قبل‌تر علیه مرحوم مرضیه نوشته بودم(+) که با سازمان مجاهدین خلقِ تروریست بود و برایشان خواند، بعد علیه افتخاری(+) که احمدی‌نژاد را سفت در آغوش گرفت. خیلی زود از آن لحن گستاخانه علیه مرحوم مرضیه شرمنده شدم. عزت‌الله انتظامی را هم که تیم ناپاک «احمدی‌نژاد – مشایی» با آن نمایش مضحک به وزارت کشور کشاندند - در روز ثبت‌نام مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری –(+) دختر افتخاری نامه‌ای منتشر کرد(+) و داستان کشاندن پدرش به آغوش احمدی‌نژاد را بازگفت؛ دیر بود اما معلوم بود بازی سیاست، این هنرمند، و خانواده‌اش را نیز آزرده؛ حتی اگر چه دیرهنگام. دلم حالا برای امین حیایی می‌سوزد و برای خودمان که نمی‌توانیم آن گره شش ساله برای احقاق نشدن حق را جایی که باید، در دامن فرشته عدالت، باز شده ببینیم. حیایی وقتی می‌گوید: «من بازیگرم»، یعنی اعتقادی به آن چه در فیلم «قلاده‌های طلا» آمده، نداشتم؛ پول گرفتم و بازی کردم (عین پول گرفتم و مرده را شستم). گیرم کسی مثل امیر آقایی هم توی این مملکت بوده که برای انصراف از بازی در یک فیلم سفارشی دیگر علیه جنبش سبز (پایان‌نامه)، هم 170 میلیون تومان جریمه شد و هم به قول خودش، سیمرغ بلورین را از گلویش بیرون کشیدند.(+)
.
سالها باید بگذرد تا بدانیم اصل داستان رضایت امثال امین حیایی و شریفی‌نیا و رضا رویگری برای بازی در فیلم‌های سیاسی و سفارشی چه بوده. تا آن موقع من یکی باید تمرین کنم بیشتر با چنین هنرمندانی در ذهن خود مدارا کنم؛ خیلی‌ها حاضر نمی‌شوند وقتی چاقوی تیزی زیر چانه‌شان رو به بالاست، «بله» بگویند وقتی متولیان امور از آنها می‌پرسند «با اونایی؟».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر